Article

– دولت جمهوری اسلامی ایران باید بسرعت حمله به کردستان عراق را متوقف و با تامین حقوق مردم ایران و بویژه کردستان ایران نگرانی های بحق آن ها را رفع کند. 

– جامعه جهانی باید بسرعت خشونت و تجاوز به اقلیم کردستان عراق را محکوم کرده و از خواسته های مدنی مردم ایران برای تامین حقوق خود حمایت کنند. 

– سازمان ملل متحد بسرعت باید مداخله کرده و زمینه های حل اختلاف میان ایران و اقلیم کردستان عراق را تامین کند. 

کنشگران داوطلب- ۱۲ مردادماه ۱۳۹۰- حملات خونبارنیروهای سپاهی ایران به اقلیم کردستان از روز بیستم تیرماه ۱۳۹۰ در حالی شدت گرفت که ایران مدعی بود که اراضی منطقه قندیل کردستان عراق در اختیار نیروهای اپوزیسیون پژاک قرار گرفته است تا عملیات ترور وتحرکات نظامی را از آن منطقه علیه دولت ایران هدایت کنند. ادعایی که توسط مقامات ارشد دولت خودمختار کردستان عراق رد شده است. به گفته تحلیلگران کرد، از زمانی که پژاک در سال ۱۳۸۹ طی بیانیه ای رسما توقف فعالیت های نظامی را علیه ایران متوقف کرده بود و خواستار مذاکره شده بود، بجز معدود عملیات نظامی تلافی جویانه که آخرین آن مربوط به ژانویه ۲۰۱۱ پس از اعدام حسین حضری از اعضای پژاک در ارومیه بوده، اقدامات نظامی علیه ایران انجام نداده است. اما از زمان آغاز حملات ایران به منطقه قندیل، پژاک نیز در همه عرصه های دفاعی و حمله به پایگاه های نظامی ایران وارد عمل شده و تاکنون دو طرف تلفاتی داده اند و بسیاری ازخانواده های قندیل در کردستان عراق آواره شده اند و حتی تعدادی از نیروهای غیر نظامی در منطقه قندیل نیز به اسارت در آمده و یا کشته شده اند. میزان تلفات نظامی و غیر نظامی دو طرف درگیری و خسارات وارده به منطقه کردستان عراق هنوز نامشخص است.

پس از نزدیک به ۲۰ روزکه از آغاز حملات شدید گذشت، مقامات نظامی ایرانی خواستار استقرار نیروهای رسمی نظامی کردستان عراق یا دولت مرکزی عراق در مرزهای قندیل کردستان عراق شدند. اینکه منطقه قندیل کردستان عراق تحت کنترل نیروها و مرزبانان دولت کردستان عراق است هیچ شکی نیست اما آنچه که جمهوری اسلامی ایران از دولت کردستان عراق می خواهد در واقع پاکسازی منطقه از نیروهای اپوزیسیون ایران بویژه پژاک است که طبیعی است که اولویت دولت کردستان عراق نیست و دولت کردستان عراق بارها با صراحت اعلام کرده است که دولت ایران باید مشکلاتش را با اپوزیسیون خود از راه مذاکره حل کند. 

در مورد علل حملات ایران بدون هیچگونه بهانه و شواهد نظامی، متخصصان مواردی مطرح کرده اند که همه آن ها ناظر برگرایش به تسلط نظامی گری ایران در منطقه و انحراف افکارعمومی جهان از جنبش اجتماعی مردم ایران است. اما از میان همه آن دلایل جای هیچ شک و تردیدی باقی نمی ماند که عمده ترین دلیل مستقیم حمله دولت جمهوری اسلامی ایران به منطقه قندیل و تنها با این ادعا که این منطقه محل استقرار نیروهای اپوزیسیون پژاک است، حاکی از تحلیل و واهمه نظام جمهوری اسلامی ایران از تکرار الگوی حمله به لیبی توسط نیروهای ناتو و بسیج نیروهای مخالف دولت لیبی از سوی مرزهای آن کشور، درایران است. اما واقعیت این است که اگر این نگرانی واقعیتی انکار ناپذیر باشد اما هیچ توجیهی برای این حمله به نیروهای نظامی ایران نمی دهد. استفاده از شورشیان لیبی علیه دولت معمر قذافی فقط در سایه این امر صورت گرفت که زمینه های اصلی نارضایتی در میان مردم لیبی بسیار شدید بود بطوری که مردان در قدرت نیز یکی یکی به جبهه مبارزاتی مردم می پیوستند. قطعا مهمترین راه کار معمر قذافی برای پیشگیری از استفاده از شورشیان علیه دولت، تن دادن به خواسته های مردم لیبی بود. آن چه دولت جمهوری اسلامی از الگوی لیبی باید درس بگیرد همین است نه تجاوز به اقلیم کردستان به بهانه حضور اپوزیسیون پژاگ بعنوان نیروی بالقوه برای مقابله با دولت مرکزی جمهوری اسلامی ایران. از سوی دیگر باید اضافه کرد که برخی از جنگ طلبان در قدرت در ایران، این تجاوز را در شرایطی ساماندهی کرده اند که امید این دارند که یک جنگ تمام عیاربین المللی را در ایران به جریان بیندازند. جنگی که امید دارند آن ها را از بحران های چندگانه داخلی نجات دهد. 

جمهوری اسلامی ایران با این حملات نه تنها مردم کردستان در ایران و عراق را به نیروهای مخالف خود تبدیل کرده اند بلکه مردم کردستان ترکیه نیز در حرکتی انسانی به سوی منطقه قندیل در حال حرکت هستند تا مقابل حملات ایران بایستند و این نشان می دهد که آثار این حملات به هیچوجه نشانه های مثبتی برای آن دسته از نظامی گران ایرانی که بدنبال تارو مارکردن پژاک بوده بدنبال نداشته است. اما برای آن دسته از نظامیانی که شعله های آتش جنگ را دامن می زنند این تجاوز آثار مثبتی داشته است. نفرت بین المللی، پدیده ای که زمینه های حمله مشابه لیبی در ایران را توجیه می کند، در حال رشد است.

 

اما هوشیاری کردهای ایرانی که علیرغم اینکه منطقه آن ها فضای کاملا نظامی پیدا کرده تاکنون مانع از واکنش های تند مردمی علیه لشکرکشی های دولت جمهوری اسلامی شده است. مردمی که یکبار دیگر نشان دادند که تمام تحریک های خشونت بار، آن ها را به فضای خشونت سال های ۱۳۵۸ بر نمی گرداند. صبر و خشونت گریزی مردم کردستان ایران در حالی به نمایش گذاشته شده است که منطقه آن ها در سال های اخیر بویژه شاهد تاخت و تاز علیه سازمان های مسالمت جوی جامعه مدنی و فعالان حقوق بشر منطقه بوده است. تمامی کسانی که خواستار تحقق حقوق اولیه خود به روش مسالمت آمیز بودند با حبس های طولانی و اعدام روبرو شده اند.

دولت جمهوری اسلامی ایران باید بسرعت  اثرات مخرب لشکرکشی به منطقه کردستان عراق را ارزیابی کند. درعرصه منطقه و بین المللی نه تنها مردم کردستان در عراق و ترکیه و سوریه به نیروهای مردمی علیه جمهوری اسلامی ایران بدل شده اند، بلکه همه زمینه های بین المللی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران آماده می شود. جریحه دار شدن احساسات مردم کرد در ایران و بی منطقی لشکرکشی به مردم کردستان عراق دارای آثاری است که به هیچوجه قابل جبران نیست. دولت جمهوری اسلامی ایران باید به سرعت نسبت به رفع آثار سوء این حملات درمنطقه کردستان ایران اقدام کند. دولت جمهوری اسلامی نه تنها باید سریعا نیروهای نظامی خود را به پادگان های خود برگرداند بلکه آزاد کردن فعالان حقوق بشرو جامعه مدنی کرد که در زندان ها بسر می برند  فرصتی فراهم خواهد کرد که مبارزات مدنی مردم کردستان مسیر طبیعی خود را طی کند. بی توجهی و تعلل در اجرای این اقدامات منجر به خوش بینانه ترین حالت یعنی لیبی در ایران خواهد شد. هر چند بسیاری از نظامی گران خشونت طلب در ایران خواستار ایجاد چنین فضایی در ایران هستند تا بار دیگر با تحمیل هزینه های جنگی در بحران حاصل از آن خود را نجات دهند. اما این نظامی گران باید بدانند که هیچ تضمینی نیست که برنده بحران آن ها خواهند بود. 

از سوی دیگر سازمان ملل متحد باید سریعا وارد عمل شده و خواستار توقف حملات شود. سازمان ملل متحد باید بسرعت آثار و خسارات این حملات را بررسی و خاطیان را وادار به جبران خسارت کند. در غیر این صورت اعمال نفوذ جنگ طلبان قدرت های حاکم برای تحمیل شرایطی همچون لیبی بر ایران شدت خواهد گرفت.

  در قطعنامه ۳۳۱۴ مجمع عمومی سازمان ملل مصوب ۱۹۷۴ میلادی تجاوز یک کشور به کشور دیگر بوضوح تعریف شده است. ماده ۳، هفت مورد از موارد تجاوز را برشمرده و طبق بند (ب) ماده ۳ این قطعنامه، حملات نظامی دولت ایران به منطقه قندیل یک تجاوزنظامی تلقی می شود.

  [ماده ۳ـ هر یک از اقدامات ذیل صرف نظر از بیانیه جنگ، منطبق با ماده ۲ این قطعنامه اقدامی تجاوزگرانه تلقی می شود….

بند ب ـ بمباران توسط نیروهای مسلح یک دولت علیه سرزمین دولت دیگری و یا استفاه از هر نوع سلاح توسط یک دولت علیه سرزمین دولت دیگر] و طبق ماده ۲ این قطعنامه [ …پیش دستی یک دولت در کاربرد نیروی نظامی مغایر با منشورسازمان ملل متحد، نشانه اولیه اقدامی تجاوزکارانه به شما خواهد آمد. اگرچه شورای امنیت طبق منشور می تواند نتیجه بگیرد که احراز وقوع تجاوز با توجه به دیگر شرایط مربوطه از جمله کافی نبودن شدت اقدامات به عمل آمده و یا نتایج آن ها قابل توجیه نیست]. از آنجا که طبق ماده ۲ تصمیم در مورد احراز وقوع تجاوز براثر میزان خسارات وارده بر عهده شورای امنیت سازمان ملل است، پس بر عهده سازمان ملل متحد است که بسرعت مداخله کرده و خواستار توقف حملات شده و سپس با جمع آوری شواهد نسبت به اعلام تجاوز اقدام کند.

جامعه جهانی  و سازمان های حقوق بشری برای توقف خشونت در اقلیم کردستان عراق باید حملات خشونت بار را محکوم کند و با حمایت از خواسته های بحق و مشروع و مسالمت آمیز مردم ایران برای تغییر شرایط خود علیه هر گونه فضای جنگ طلبان اقدام فوری کند. سکوت در برابر خشونت موجود می تواند جرفه آتشی در دل منطقه باشد و جنبش های حق طلبانه مردم منطقه را تحت الشعاع قرار دهد.

اما جامعه مدنی و فعالان سیاسی ایران امروز باید در تحلیل شرایط موجود در نظر داشته باشند که این حمله نه فقط علیه مردم کردستان که علیه همه مردم ایران است. پس بر جامعه مدنی و فعالان سیاسی مسالمت جوی ایران است که در برابر این حملات سکوت خود را شکسته و خواستار توقف فوری حملات ایران به اقلیم کردستان عراق شود. جامعه مدنی ایران باید یکپارچه خواستار حضور فعال برای تحقق خواسته های مردم شده و به این ترتیب تلاش کند که دولت را وادارد که خواسته های اولیه مردم ایران را تامین کند. این خواسته ها قطعا دربرگیرنده آزادی زندانیان عقیدتی و سیاسی، لغو احکام اعدام فعالان مدنی و سیاسی، تامین حقوق تضمین شده آزادی بیان، آزادی تشکل و تجمع،‌ حق بهره مندی از زندگی و کار شایسته و تامین حق اولیه مردم در تعیین سرنوشت خود برای همه مردم ایران است. نیروهای پیشروی اجتماعی باید یکپارچه فریاد شود تا دولت را متوجه این اصل سازد که عدم رضایت مردم آن چیزی است که دولتمردان باید از آن هراس کنند و راه حل گریز از این هراس فقط و فقط در سایه حضور جامعه مدنی برای تحقق خواسته های مردم است. پیش از اینکه توسط جنگ طلبان در قدرت جنگی ناخواسته به ایران تحمیل شود جامعه مدنی ایران باید اقدام کند. 

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

Navigation

Social Media