Article

وکیلشناسایی حقوق مردم و جامعه، دفاع شجاعانه از آنها و نیز پیگیری اجرای عدالت از اساسی ترین تکالیف وکلای یک کشور است. همه ما در دوران تحصیل، با ابزارهای تشخیص حقوق مردم و جامعه آشنا شده و نحوه پیگیری آن را از اساتید گرانقدری آموخته ایم که شاید عده ای از آن ها جان به جان آفرین تسلیم کرده اند. آیا ما به رسالت خود به عنوان یک تحصیلکرده رشته حقوق عمل کرده و می کنیم؟ آیا ما جدای از مسئولیت های مذهبی، ملی و اخلاقی، شرمنده همان اساتیدی نبوده و نیستیم که عمرشان را وقف آموزش ما کرده اند؟

توسعه و پیشرفت یک کشور از جهاتی مرهون ایفای نقش عالمانه، شجاعانه وعدالت طلبانه وکلا و حقوقدانان آن کشور است. به همین دلیل است که رشته حقوق ارتباط تنگاتنگی با سیاست و حکومت پیدا می کند و از آنجا که وکلا، مدافع صاحبان حقوق هستند، در اغلب موارد انجام وظیفه شان، تقابل با دولتها تفسیر شده و در این رویارویی گریزنا پذیر، معمولاً حاکمان از قدرت خود سوء استفاده کرده و آن می کنند که نباید.

اما این سئوال اساسی مطرح است که چرا جامعه وکلای ایران تا این حد از رسالت خود دور افتاده و با روزمرگی، گذر دوران می کند؟ متاسفانه محافظه کاری افراطی قشر وکلا در ایران باعث شده که حکومت تا درون خانه های مردم پیشروی کند و به متخلف ترین عنصر یک جامعه تبدیل شود و حال آنکه در جوامع پیشرفته نه تنها سطح وکالت و رسالت وکلا تا این حد تضعیف نشده ، بلکه بسیاری از سیاستمداران تاثیرگذار دنیا از جامعه وکلا و حقوقدانان هستند. جامعه وکلای ما تصور می کند تنها بعد از وقوع جرم یا تخلفی مجوز ورود به یک پرونده خاص را می یابد و حال آنکه یک وکیل، قبل از وکیل بودن، یک حقوقدان است و یک حقوقدان متعهد، همواره باید خود را مدافع حقوق عامه مردم دانسته و با معلومات تخصصی خود، مطالبات جامعه را دنبال کند. بدیهی است هرچقدر نقش و حضور جامعه حقوقدانان در پیکره اجتماع جدی تر شود، حکومت به حقوق خصوصی و عمومی افراد، احترام بیشتری خواهد گذاشت.

پرسش مهم دیگر این است که جامعه وکلای کشور در قبال حبس زندانیان سیاسی و بخصوص وکلای شریف و شجاعی چون سلطانی، دادخواه، سیف زاده، ستوده و … (فارغ از تعلقات سیاسی و اعتقادی ایشان) چه کرده است؟ جامعه وکلای ما هر روز شاهد بی عدالتی های مکرر در دستگاه قضا و بیرون آن است و به نچ نچ کردن ها بسنده کرده و اعتراض را به مصلحت خود و موکل خود نمی بیند. همین امر متاسفانه باعث می شود که نقش وکلا در جامعه هر روز کم رنگ تر و البته کنترل شده تر از قبل می شود.

همکاران محترم! بیایید هزینه عدالتخواهی مان را بپردازیم و از توبیخ، تنبیه، ابطال پروانه، حبس، تقلیل روزی و … نهراسیم. اگر ما وکلای جامعه، تا این حد بی تفاوت باشیم هیچ گاه به جامعه مطلوب خود نائل نخواهیم شد. زیرا یکی از دلایل فراوانی ظلم در یک جامعه، ضعف حقوقدانان بخصوص وکلای آن جامعه است. متاسفانه بسیاری از ما به اشتباه تصور می کنیم تکلیفمان تنها در دفاع از موکلمان در پرونده ای خاص خلاصه می شود و حال آنکه همه آنانی که حقوقی از ایشان تضییع شده، موکلان بالقوه ما هستند و بر ماست که از ظرفیت های قانونی استفاده و از حقوق مسلم ایشان دفاع کنیم. چنین باد.

بهروز کربلایی وکیل دادگستری

پیوند این مطلب در تارنمای کلمه

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

Navigation

Social Media