عبدالناصر مهیمنی، رییس خانه مطبوعات استان گلستان با نوشتن نامه ای به پوریانی، دادستان شهرستان گرگان نسبت به آزار و اذیت هایی که ماموران و نهادهای امنیتی به خانواده وی داشته اند اعتراض کرده و از وی خواستار رسیدگی سریع شده است.
به گزارش کلمه، طی روزهای گذشته ماموران و نهادهای امنیتی با هویتی ناشناس اقدام به ایجاد مزاحمت های مکرر برای خانواده برخی از فعالان سیاسی-مدنی گرگان کرده اند و با برقراری تماس تلفنی به ارعاب و تهدید آنها پرداخته اند.
در همین رابطه عبدالناصر مهیمنی رییس خانه مطبوعات استان گلستان و عضو علی البدل نخستین دوره شورای شهر در گرگان با نگارش نامه ای از دادستان شهرستان گرگان خواسته تا بنا بر وظیفه قانونی خود نسبت به برخورد با مزاحمینی که فرزند وی را تهدید کرده اند اقدام کند.
عبدالناصر مهیمنی، با سابقه بیش از ۲۰ سال تدریس و همچنین روزنامه نگاری آزاد، اواخر سال ۸۹ بازداشت شد. وی به نقد و انتشار نامه ها و بیانیه هایی انتقادی نسبت به برخوردهای سیاسی و سرکوب ها پس از انتخابات پرداخته بود و همچنین بنا بر رویه ی گذشته ی خود در روزنامه نگاری نسبت به سیاست ها و عملکرد دولت احمدی نژاد موضع انتقادی داشت.
وی در آذر ۸۹ توسط اداره اطلاعات گرگان جهت پرسش و پاسخی کوتاه احضار شد، اما توسط این نهاد به مدت ۸ روز در زندان گرگان نگه داشته شد. مهیمنی، بلافاصله پس از آزادی با انتشار سرگشاده ی نامه ای ۵۰ صفحه ای نسبت به برخوردهای و روند های غیرقانونی در مراحل بازداشت و بازجویی اعتراض کرد. اخبار رسیده حکایت از آن دارد اخیرا دادگاه با صدور حکمی مشابه سایر فعالان سیاسی در این استان، وی را به دو سال زندان تعزیری محکوم کرده است.
متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر می باشد.
جناب آقای عباس پوریانی، دادستان محترم شهرستان گرگان
با تحیت و سلام،
خدای تعالی بر من منت نهاده که از خانوادهای معتبر با سوابق و تجربیات طولانی در عرصه خدمات فرهنگی و اجتماعی برآمدهام؛ خانوادهای که شکر خدا، مورد وثوق و احترام همشهریان خوب و مردم قدرشناس گرگان است و در منطقه و هم در مرکز کشور از اعتماد افراد مؤمن، آگاه و ارزشمند بهرهمند است. و نیز خدای تعالی بر من و همسرم منت گذاشته و دو پسر پاک و مستعد و ممتاز به ما عطا کرده که هر دو جوانانی مؤدب، موفق و نمونهاند، و در تمام دوران تحصیل و در محدوده سِنّی خود از بسیاری جنبهها برتر و به ویژه از نظر علمی و اخلاقی واجد همه گونه شایستگی و مایه افتخار خانواده و شاهد مباهات مردم این شهر بوده و سرمایههایی عظیم برای عالیترین مراکز دانشگاهی و علمی ایران عزیز و دانشمندان آینده این سرزمین خواهند بود. تقدیم پاداش، و ستایش و تقدیر از چنین جوانانی نخبه، عامل اعتبار و برازنده همه مسوولان و کارگزاران صادق و خادم ایران خواهد بود.
جناب آقای پوریانی
با کمال تأسف و نگرانی به آگاهی شما میرسانم که حدود دو هفته قبل از طریق سامانه ویژه مخابراتی که شماره تلفنکننده را نشان نمیدهد و مخفی (Private)یا محفوظ نگه میدارد (Withheld) و با استفاده از قابلیتی که صرفاً در اختیار افراد یا نهادهای خاص است، فردی ناشناس از گرگان به تلفن همراه فرزند ارشدم در صدها کیلومتر دورتر زنگ زده و خود را به نام «مجاوری» معرفی نموده و در آن تماس تلفنی فرزندم را که به کسب علم و زندگی دانشجویی مشغول است، به شیوهای ایذایی، فراقانونی و ضدامنیتی به مکانی نامشخص در گرگان احضار نموده و در پاسخ به پرسش فرزندم که «شما چه کسی هستی و چه جایگاهی داری؟» با تهدید به او گفته است «اگر مراجعه نکنی متضرر خواهی شد» و فرزندم در پاسخ به اصرار بیجای تلفنکننده تهدیدکننده گفته است که «درس و تکلیف دانشگاهی دارم و فرصت و امکان مسافرت ندارم.»
تلفنکننده مزاحم، همچنین در همان تماس تلفنی حداقل دو بار دیگر تهدید کرده و در بین جملات خود گفته که «اگر تا فلان روز (دو، سه روز بعد) برای گپ و گفت با من (فرد تلفنکننده) و پاسخ دادن به چند سوآل به فلانجا در گرگان مراجعه نکنی متضرر خواهی شد.»
جناب آقای دادستان
شما مسوول اصلی حفظ حریم خصوصی شهروندان و حفظ امنیت و آسایش همه آحاد مردم در این شهر و شهرستان هستید و در حوزه جغرافیایی محدود، مسوولیت قضایی و اختیارات معینی دارید. از همین رو، و نظر به اینکه این شیوهها و تهدیدها و ارعابها را کاملاً فراقانونی، غیرانسانی، غیراخلاقی و خطرناک میدانم درباره این مزاحمت که در حوزه مسوولیت قضایی شما برای فرزندم (و به تبع آن برای خودم) ایجاد و واقع شده صریحاً اعتراض و به شما شکایت میکنم و انتظار دارم موضوع را تعقیب نموده و فرد یا افراد خاطی و متخلف را فوراً تحت پیگرد قانونی قرار دهید و این رفتارها و اقدامات فراحقوقی و فراقضایی را مانع شوید، قبل از آن که خدای ناخواسته دیر شود و اینگونه خلافکاران گریبان دیگر شهروندان و یا حتی مسوولانی امثال شما را نیز بگیرند.
حیرتآور است که چگونه بعضی کسان، افراد یا محافلی که خود را وابسته به نهادهای دولتی میدانند هیچ محدودیتی برای حوزه مسوولیت اداری یا امنیتی خود قائل نیستند و در حالی که سِمَت و وظیفه، جایگاه حقوقی و حدود اختیارات آنان برای مخاطبان چندان مشخص نیست، مدعیاند که میتوانند شهروندان بیگناه و قانونمند را حتی در صدها کیلومتر دورتر هم تهدید و ارعاب و اذیت کنند تا شاید خانوادههایی را مضطرب و نگران کنند.
جهت اطلاع شما، فرزندم که دانشجو و هنوز تحت تکفل من است بنا بر طینت پاک خود به بنا بر توصیه و تأکید من و مادرش به تلاش عظیم برای علماندوزی با امید به خدمت به جامعه و بلند کردن نام ایران، ادامه خواهد داد و هرگز به مزاحمتها، تهدیدها و احضارهایی که به شیوههای ایذایی و فراقانونی انجام میشود پاسخ نخواهد داد و مسوولیت این تصمیم او با من است. هرکس درباره فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی من صحبتی یا سوآلی دارد باید شفاف و قانونمند به خود من و به نشانی من مراجعه کند و مطمئن باشد که جز روشنبینی، روشنگری، قانونمندی و خدمت صادقانه چیز دیگری نخواهد یافت.
جناب آقای پوریانی
صریح و قاطع اما در نهایت تواضع باردیگر خدمت شما میگویم که با توکل بر خدای قادر متعال ابداً هیچ ترس و هراسی از اقدامات نابجای مزاحمان و ارعابکنندگان ندارم و نداریم اما به شدت از این شیوههای ناصواب ملولیم و نگران و ناخرسند. و این گونه اعمال را کاملاً زشت و قابل نکوهش و سرزنش میدانم.
به فضل و رحمت الهی، و تربیتی که مرهون پدر و مادری دیندار و بافرهنگ است، از نظر ایثار و فداکاری و ارائه خدمات آموزشی و رسانهای و مدیریتی در جامعه، و از نظر باور به ارزشهای واقعی انقلاب و جمهوری اسلامی، کارنامه تلاش و تجربه، اعتبار اجتماعی و تأثیرگذاری خود من به تنهایی، از مجموع همه افرادی که در نهادهای خاص در این شهر فعالند و خیال میکنند که خدمت میکنند، روی هم بهتر و بالاتر و والاتر است. و این همه توفیق را از کوشش خالصانه و آشکار خود و بدون کمترین بهرهبرداری یا چشمداشت مادی و دنیایی طی بیش از چهار دهه به انجام رساندهام و خدای تعالی را بر این همه نعمت و موهبت سپاس میگویم، بهویژه از این نظر خدای سبحان را شاکرم که در بیست و اندی سال گذشته موفقترین مدرس و مترجم زبان انگلیسی کاربردی و نیز از موفقترین نویسندگان، تحلیلگران و روزنامهنگاران مجرب و مستقل در گرگان بودهام، و هزاران نفر در این شهر و در ایران و گاهی در خارج از کشور از دانش زبان من و از آگاهی و آشناییام با مسائل اجتماعی و فرهنگی گرگان بهره بردهاند.
متأسفانه همین توفیق و منزلت اجتماعی و موهبت الهی که من و خانوادهام از آن برخوردار بودهایم برای بعضی کممایگان سیاستزده، حسدانگیز شده است. آنچنان که با شیوههای زشت و ناپسند در مسیر خدمت صادقانه من اخلال میکنند.
علاوه بر انواع آزار و مزاحمتهایی که برای کار شخصی و زندگی خصوصی و خدمات فرهنگی و اجتماعی من طی سالها و بهویژه در دو سال و اندی گذشته ایجاد شده و من در مکاتبات قبلی بعضی از آنها را به شما گزارش و شکایت کردهام، شبیه اینگونه تلفنهای مزاحم و تهدیدآمیز (که بعضاً نوار صوتی تهدیدآمیز پخش میکند) و قطعاً با شیوههای فراقانونی و مخفیانه انجام شده و میشود در سال ۱۳۸۹ برای خود من هم واقع شده است که تصادفاً در همان زمان، مشخصات (ID Caller) تلفنکننده با شماره ۲۱۹۹۹۹ بر روی گوشیهای تلفن عادی من ثبت شده است. همچنین بعضاً پیام (Message) و یا تلفن تهدیدآمیز (که شماره تلفنکننده مشخص و اعلام نمیشود) به من شده که در آنها هویت اشخاص مزاحم دقیقاً بر من معلوم نشده و من هم به آن مزاحمتها اهمیتی ندادهام. اما همچنان که به من وعده داده و تهدید کرده بودند و من حدود یک سال قبل بخشی از ماجرا را حضوری خدمت شما گزارش کردهام، اکنون به ارعاب فرزندم روی آورده و برای اعضای خانوادهام مزاحمت ایجاد میکنند. هرچند به فضل الهی تاکنون طرفی نبستهاند و الحمدلله ما از حقد و حسد بدخواهان در امان ماندهایم.
جناب آقای دادستان
در پروندههای عجیب و غریبی که از چند سال قبل برای من چاق کردهاند مکرر ذکر کردهاند که تلفن مرا شنود کرده و میکنند و شما بهتر از هرکس میدانید که شنود خودسرانه و بدون حکم قضایی معتبر از سوی قاضی ویژه شنود، تا چه حد میتواند خطرناک و مفسدهانگیز و موجبی برای تبهکاریهای بعدی باشد. و اگر چنین نباشد حداقل بسیار ناشیانه و غیراخلاقی است. و باز خوب میدانید که احکام و دستورات قضایی برای شنود و رهگیری پیامها و نفوذ به حوزه شخصی و حریم خصوصی افراد صرفاً و فقط با حکم قانونی از قاضی ویژه شنود و در موارد بسیار خاص و بسیار حساس و بسیار مهم و بسیار معدود و محدود امکان انجام دارد و اِلاّ از اساس فاقد وجاهت قانونی است.
جناب آقای پوریانی
مرتکبان این اَعمال همواره تظاهر میکنند و بلکه تأکید و اصرار دارند که فعالیتهایشان را با اطلاع و تأیید مسوولان سیاسی و قضایی انجام میدهند و به ویژه وانمود میکنند که فشارهایی را بر امثال من وارد میکنند با آگاهی و هماهنگی شما اِعمال میکنند. از همین رو است که جداً از شما میخواهم که اجازه ندهید در دوران مسوولیت شما و در حوزه صلاحیت قضایی شما که به هر حال چند صباح دیگر به پایان میرسد اینچنین تخلفات آشکار صورت گیرد و امنیت شهروندان مخدوش شود.
الحمدلله شما از تجربه و هوش کافی برخوردارید که بدانید بسیار کسانی که درگذشته در سمتهایی مشابه قرار داشتند و آنگونه با شداد و غلاظ عمل میکردند و احیاناً نسبت به امنیت اجتماعی و قضایی مردم قاصر یا مقصر بودند اکنون چندان روزگار خوشی ندارند و آن غفلتها و سهل انگاریها اکنون بعضاً بلای جان خودشان شده است.
تصور بفرمایید که کسی با شیوههایی که ذکر آن رفت از صدها کیلومتر دورتر فرضاً از اهواز یا از زاهدان بدون اطلاع شما و بدون محمل قانونی به افراد خانواده و تحت تکفل شما، زنگ بزند و تهدید کند که اگر فلان نشود بهمان خواهد کرد. امیدوارم قدری به تبعات احتمالی این اقدامات بیندیشید و کمی برخود بلرزید. و با توجه به وظیفه خطیر خود مانع اینگونه قانونشکنیها شوید.
تصور بفرمایید که وقتی با عزیزان یا محارمتان خصوصی صحبت میکنید و نسبت به آنان ابراز محبت میکنید کسی و نامحرمی به سخنان شما گوش دهد و یا حتی به راست یا دروغ صرفاً ادعا کند که حرفهایتان را شنود میکند. لختی اندیشه کنید که اینگونه روشها و منشها تا چه اندازه میتواند اعتماد جامعه را ویران و حرث و نسل را نابود کند.
درخواست دارم که بدون فوت وقت از ادامه و تکرار این مزاحمتها پیشگیری کنید و به مسوولان مربوط جداً یادآور شوید که ارتکاب این اقدامات ناصواب از سوی زیردستانشان را مانع شوند و بدانند که مشکلات واقعی امروز ایران از انواعی دیگر است که این شیوههای نامتعارف و غیراخلاقی برای ساکت کردن منتقدان حقگو و دلسوز و معتبر به هیچ وجه چاره کار نیست و به حل هزاران مشکل پیچیده و درهم تنیده جامعه ما هیچ کمکی نمیکند. تشکیل سالانه میلیونها پرونده و اطاله رسیدگی در دستگاه قضایی و تراکم جمعیت زندانهای کشور خود گویای همین واقعیت تلخ است.
همچنین معتقدم خسارتهای ناگوار و بعضاً جبرانناپذیری که در سالهای اخیر به شخصیتها و جامعه علمی کشور وارد شده از همین خبط و خطاهای کوچک که مورد غفلت یا تساهل و اغماض مسوولان ارشد واقع شده، سرچشمه گرفته است.
از درگاه حق تعالی برای خودم و برای شما، عافیت و سلامت و هدایت طلب میکنم و رسیدگی به شکایت خود و رفع و دفع مزاحمان و پیگرد و مجازات قانونی خاطیان را خواهانم.
جناب آقای دادستان
امروز (دوشنبه ۱۸ اردیبهشت۹۱) عصر حدود ساعت ۱۷ در حالی که این نامه را برای شما آماده میکردم، همان فرد مزاحم (مجاوری) با استفاده از همان شیوه کذایی مخابراتی به خود من زنگ زد و حدود ۴۰ دقیقه صحبت و جدل کرد و حتی مرا هم تهدید کرد. من شدیداً به مزاحمت و تهدیدهایی که او نسبت به فرزندم و خودم مرتکب شده اعتراض کردم و او را از ادامه این خلافکاری بازداشتم و به او گفتم که در حال تنظیم و طرح و ارسال شکایت نزد شما هستم. از آنجا که این مکالمه طولانی و جدلی بوده از ذکر مفصل آن خودداری میکنم. و آن را به فرصت بعدی موکول میکنم.
با سلام و احترام مجدد
عبدالناصر مهیمنی
Leave a Comment