کنشگران داوطلب – نخستین جلسه میز هماندیشی سازمان های غیر دولتی روز دوشنبه، 29 مهر ماه در بنیاد امید ایرانیان و با حضور دکتر عارف و با شرکت تنی چند از صاحبنظران مسائل اجتماعی برگزار شد در این نشست هم اندیشی ابتدا دکتر عارف سخنرانی کرد به عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام سازمانهای غیر دولتی را حافظ و خالق «سرمایه اجتماعی» دانست و از آنها خواست مشکلات و مطالبات مردم را شناسایی و به دولت منتقل کنند زیرا دولت به تنهایی نمیتواند همه مشکلات را حل کند. سخنان او در جمع نمایندگان نهادهای مدنی، مخاطبان دیگری هم داشت. او از نهادهای حاکمیتی و غیرحاکمیتی هم خواست تا از دیپلماسی دولت در عرصه جهانی حمایت کنند.
بنیاد امید ایرانیان این نشست را با هدف «به اشتراک گذاشتن تجارب سازمانهای غیر دولتی موفق»، «انعکاس مشکلات پیشروی سازمانهای غیر دولتی به دولت» و «افزایش ارتباط بین فعالان اجرایی NGOها و امکان شنیده شدن صدای سازمانهای غیر دولتی و خیریههای فعال در کشور» برگزار کرد که نمایندگان بیش از 30 سازمان غیر دولتی در آن شرکت داشتند. قرار است این نشست ها هر ماه یکبار برگزار شود .
به گزارش روزنامه بهار، محمدرضا عارف، در جمع نمایندگان سازمانهای غیر دولتی مشکل نهادهای مردمنهاد را، همگرایی تشکلها دانست؛ نهادهایی که به گفته او تشکیل میشوند اما یاد نگرفتهاند که چطور با هم کار کنند و به همین دلیل در کارهای جمعی، اقدامات همدیگر را خنثی میکنند. او سخنانش را با تاکید بر سرمایه اجتماعی آغاز کرد و افزود: «در دهههای گذشته همواره سرمایه اقتصادی در کانون توجه بوده در حالی که آنچه امروزه در جامعه ما جا افتاده و چالشی در آن وجود دارد، بحث سرمایه اجتماعی است. در کشورهای توسعهیافته اصل برنامهریزیها مبتنی بر سرمایه اجتماعی است. در سرمایه اجتماعی مهمترین محور نیروی انسانی است که مزیت اصلی کشور ما هم نیروی انسانی است، هرچند به اشتباه عدهای فکر میکنند که نفت سرمایه اصلی کشور است اما نیروی پیش برنده برای ایران، سرمایه انسانی است. در همه دورهها دولتها نگاه قیممآبانه و از بالا به پایینی به مردم داشتند در حالی که NGOها در خلق سرمایه اجتماعی نقش کلیدی دارند.»به گفته رییس بنیاد امید ایرانیان، سازمانهای غیردولتی تنها خالق سرمایه اجتماعی نیستند، بلکه کارکرد مهمتر آنها «حفظ سرمایه اجتماعی» است. او کارکرد دیگر سازمانهای غیر دولتی را تبیین و شناخت مشکلات اصلی جامعه در حوزهها و بخشهای مختلف دانست و افزود: «NGOها متشکل از مردم هستند و اگر مشکلات توسط خود مردم و از درون جامعه مطرح شود حتما به مطالبات اجتماعی جامعه نزدیکتر است و اگر مشکلات توسط خود مردم طرح شود، آنها حتما راهکارهایی هم برای آنها دارند.»عارف، در ادامه به ارتباط دولتها با سازمانهای مردمنهاد پرداخت. به گفته او سابقه فعالیتهای اجتماعی و تشکلهایی با فعالیت داوطلبانه در ایران طولانی است اما «واقعیت این است که NGOها در ایران نقش کلیدی نداشتند چون دولتها نخواستهاند.»عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی با اشاره به نقش تاثیرگذار و کلیدی مردم در انقلاب اسلامی 57 و هشت سال دفاع مقدس، ادامه داد: «شاید نتوانیم بگوییم که چه تعداد از تشکلها و هیاتهای مردمی در بسیج مردم در سالهای پیش از انقلاب نقش داشتند اما از 15 خرداد 1342 تا زمان پیروزی انقلاب و حتی در هشت سال دفاع مقدس نقش مردم در بسیج نیروها، نقشی کلیدی، تاثیرگذار و تعیینکننده بود. با وجود اثرگذاری بالا اما فعالیت داوطلبانه مردم به صورت سازمان یافته نبود.»به گفته عارف، بهرغم ظرفیتهای بالایی که در سازمانهای غیر دولتی وجود دارد اما دولتها هنوز تشخیص ندادهاند که آنها بخش مهمی از نخبگان جامعه هستند که بدون هیچ چشمداشتی حاضرند بخشی از وظایف دولتها را انجام دهند. رییس بنیاد امید ایرانیان افزود: NGOها نهتنها موردتوجه دولتها قرار نگرفتند که در همه سالها نهادهای دولتی عمدتا بهدنبال بهانهای برای تعطیل کردن آنها بودهاند و متاسفانه باید گفت نهاد دولت در ایران در بسیاری از موارد NGOها را مزاحم خود میبیند. بخش دیگری از سخنان عارف به عملکرد سازمانهای غیر دولتی در دولت اصلاحات اختصاص یافت. او به افزایش قابل توجه تعداد NGOها در این دوره اشاره کرد و ادامه داد: «در دولت اصلاحات به NGOها توجه شد و نمیتوان این مساله را نادیده گرفت اما توجه به آنها نهادینه نبود و بیشتر رشد کمی آنها مورد توجه بود. اینکه مثلا تعداد آنها از 70 به 100 رسیده است و به همین دلیل هم با برخورد سلیقهای در سالهای پس از 84 دهها و صدها NGO را تعطیل کردند، آنها توانستند NGOها را تعطیل کنند چون برخورد با این سازمانها هزینه اجتماعی و فرهنگی نداشت. عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی، همچنین به مشارکت 73درصدی مردم در انتخابات خرداد 92 اشاره و تاکید کرد خلق سرمایه اجتماعی 73درصدی در انتخابات اخیر بسیار بااهمیت است و حفظ این سرمایه برای کشور ضروری است، حتی با آن 27درصدی که در انتخابات شرکت نکردهاند هم نقاط اشتراک زیادی برای کار جمعی وجود دارد. به گفته عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یکی از کارکردهای اصلی سازمانهای مردمنهاد، شناسایی مشکلات مردم در زمینههای مختلف و انتقال آنها به دولت است زیرا دولت به تنهایی نمیتواند این مشکلات را شناسایی کند. عارف، آرامش حاکم بر کشور در ماههای پس از انتخابات امسال را ناشی از خلق همین سرمایه اجتماعی دانست و افزود: «آرامشی که در شرایط اقتصادی، روابط خارجی و سایر امور حاکم شده ناشی از ثباتی است که در نتیجه سرمایه اجتماعی در کشور ایجاد شده است.»عارف، در دیدار با نمایندگان NGOها به مذاکرات اخیر ژنو هم اشارهای کرد و با تاکید بر حمایت نهادهای حاکمیتی و غیرحاکمیتی از دیپلماسی دولت، اظهار امیدواری کرد با حفظ منافع ملی ایران دستاوردهای ارزندهای در عرصه بینالملل به دست بیاوریم.
در نشست هماندیشی NGOها پس از سخنرانی دکتر عارف، سعید معیدفر، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران هم در سخنانی به بررسی علل آسیبپذیری سازمانهای غیر دولتی و موانع نقشآفرینی اجتماعی آنها پرداخت. او با یادآوری سابقه فعالیت نهادهای مردمی در دورههای مختلف و نقاط عطف تاریخی چون انقلاب مشروطیت، انقلاب اسلامی و… کشیده شدن سازمانها و تشکلهای مردمی به فعالیتهای سیاسی را مهمترین مانع ماندگاری و بقا و اثرگذاری اجتماعیشان دانست. معیدفر، اشاراتی کوتاه به نظریات جامعهشناسی جدید مبنی بر لزوم بازگشت جامعه مدرن به تعاملات و ارتباطاتش در جوامع کوچک داشت. به گفته او جامعهشناسان از اوایل قرن بیستم به این نتیجه رسیدهاند که باید تعاملات و ارتباطات بشر در جوامع از طریق نهادهای صنفی و مدنی بازسازی شود. او با بیان اینکه در کشورهای غربی مثلا آمریکا میلیونها نهاد غیردولتی و مدنی فعالیت دارند و بار سنگینی هم بر دوش آنهاست، به وضعیت فعالیت این نهادها در ایران اشاره و تجربه تاریخی شکلگیری نخستین نهادهای مردمنهاد در آستانه مشروطیت را یادآوری کرد و ادامه داد:
ناظمالاسلام کرمانی در کتاب تاریخ بیداری ایرانیان مینویسد: «هزارانهزار گروه شکل گرفت؛ حتی گروههایی که یکنفر بیشتر در آنها نبود.» اما همه آنها بر فعالیتهای سیاسی متمرکز شدند و در رقابتهای سیاسی آنقدر مشکل ایجاد کردند که همه مردم از دست آنها به ستوه آمدند و اولین تجربه بسیار ناموفق بود و درنهایت به رقابت بر سر منافع و چالشهای جدی منتهی شد. این استاد جامعهشناسی، در بررسی فرآیند فعالیت سازمانهای غیردولتی در ایران به تجربه سالهای 1320 تا 1332 و باز شدن فضای سیاسی و اجتماعی پرداخت و گفت: «در این سالها باز هم تجربهای مشابه دوران مشروطیت داریم. یعنی تعداد زیادی NGO فعال شدند اما همه آنها پس از مدت کوتاهی به سرعت به فعالیت سیاسی کشیده شدند و از همین ناحیه آسیب دیدند؛ اتفاقی که بعد از انقلاب هم شاهد آن بودیم و نهادهای مدنی همه درگیر فعالیت سیاسی شدند.»معیدفر با بیان اینکه در سی و چند سالی که از انقلاب میگذرد، همه توجهها به حوزه قدرت و سیاسی معطوف و جامعه را فراموش کردهایم، ادامه داد: مداخلهها در زندگی انسانها به قدری افزایش یافت که اکنون تفرد در اوج است. در قشر جوان جامعه این موضوع را در اوج میبینیم. آنها علاقهای به جمع ندارند در حالی که لازمه فعالیت مدنی این است که افراد به زندگی اجتماعی تن بدهند.»او با طرح این پرسش که «چطور میتوان آدمها را مجاب کرد که فردیت را کنار بگذارند و با هم همکاری کنند»، به نقش NGOها اشاره کرد و افزود: «نظام سیاسی ما به شدت NGOها میترسد و به نوعی آنها را ابزاری برای رقابت در حوزه قدرت میداند، چون نگران است که این تشکلها به سرعت به سمت فعالیتهای سیاسی کشیده شوند اما مثلا در همین سالهای پرفشار اخیر شاهد بودیم تعدادی از خیریهها و NGOهایی که غیرسیاسی بودند مثلا در حوزههای حمایت از کودکان، سالمندان و… توانستند به فعالیتهایشان ادامه بدهند. البته نمیخواهم بگویم این نهادهای مدنی هیچگاه به حوزه قدرت کشیده نمیشوند اما ورود آنها به حوزه قدرت و تاثیرگذاری آنها در جامعه باید غیرمستقیم باشد. به گفته معیدفر، جامعه ایران درگیر مسائل و آسیبهای شدید است و اخلاق اجتماعی دچار انحطاط شده است؛ «انتخابات سال 92 فرصتی بود برای اینکه سرمایه اجتماعی گسترش پیدا کند اما اکنون ما نیازمند اعتماد اجتماعی هستیم. اعتماد مردم به هم، اعتماد نخبگان به هم، اعتماد مردم به حاکمیت و حاکمیت به مردم سلب شده و باید این اعتماد را بازسازی کنیم. در 30 سال گذشته در حوزههای سیاسی و اقتصادی هرکاری خواستیم کردیم اما پیامدهای اجتماعی آنها را ندیدیم. در حوزه آسیبهای اجتماعی تنها مساله کودکان بیسرپرست و کارتنخواب نیست. مهم این است که NGOها باید موضوعات را برساخت کنند و در یک کلام اینکه کار NGOها جایی آغاز میشود که بحث اعتماد پیش میآید، آنها میتوانند اعتماد اجتماعی ایجاد کنند. معیدفر تاکید کرد: «وظیفه نهادهای مدنی این است که نخبگان را به اندیشیدن درباره مسائل اجتماعی وادار کنند و موجب تمرکز اندیشه اجتماعی بر مسائل اجتماعی شوند.»
Leave a Comment