“نهادهای غیردولتی” در جوامع غربی اکنون به بخش جداییناپذیر سیاست جهانی بدل شدهاند. در حال حاضر هیچ بیانیهای در سازمان ملل در مورد حفظ محیط زیست و ضد گرسنگی، بدون موافقت این نهادها به تصویب نمیرسد.
نیروهای مخالف پدپدههای منفی روند جهانی شدن در جوامع مدنی کشورهای اروپایی، به موتور متحرک ایجاد روابط عادلانه و تأمین عدالت اجتماعی در این جامعهها بدل شدهاند؛ هر جا که نشان یا سخن از ِِاعمال حرص و طمع بیپایان نئولیبرالیسم اقتصادی در میان است، این نیروها حاضرند و پرچم مخالفت خود را برافراشتهاند؛ چه در “هفتهی سبز” برلین، چه در همایش گروه ۲۰ در کن یا کنفرانس جهانی حفظ محیط زیست در دوربان.
از زمانی که سازمان ملل، این گروهها و تشکلهای غیرانتفاعی و مستقل را “نهادهای غیر دولتی” نامیده، این سازمانها عنوان واحدی را یدک میکشند، ولی موضوعهایی که اعضای این گروهها برای تحکیم یا علیه وجود و کارکرد آنها مبارزه میکنند، بسیار متنوع و گوناگونند؛ محیط زیست، فقر، چپاولگری مالی… لابیهای ویژهی این “نهادهای غیر دولتی” در حال حاضر، به اندازهی مرسدس بنز و بوئینگ معروفاند؛ جنبش صلح سبز (گرین پیس)، سازمان عفو بینالمللی، ُاکسفام، WWF
فعالیتهای موثر
این نهادها، طبق برنامهی ویژهای دست به آکسیونها و فعالیتهای سیاسی گوناگون میزنند که اغلب نیز موثر است. مثلاً فعالیتهای نخستین “نهادغیردولتی”ای که در سال ۱۸۲۳ در بریتانیای کبیر شکل گرفت، به لغو قانون بردهداری در این کشور انجامید.
در اروپا جنبش صلح سبز در سال ۱۹۹۵، شرکت عظیم نفتی شل را بهخاطر انفصال پایگاه نفتی برنت اسپار ماهها زیر فشار قرار داد. فراخوان بایکوت خرید بنزین این شرکت از سوی گرینپیس که باعث شد درآمد ماهانهی شل به نصف کاهش یابد، سرانجام مدیران شل را به زانوِ درآورد و بهجای غرق کردن پایگاه نفتی برنت اسپار در اعماق اقیانوس، آن را به خشکی منتقل کردند و اجزای و محتویاتش را موافق ضوابط حفظ محیط زیست از بین بردند.
یکی دیگر از “نهادهای غیردولتی” بریتانیا به نام “شاهد جهانی” (Global Witness) چندی پیش با مدارک و شواهد موثق ثابت کرد که با استخراج غیرقانونی الماس در آفریقا، از سوی جنگ سالاران و فروش آن در بازارهای قاچاق به قیمت ارزان، هزینههای جنگهای داخلی در این قاره تامین میشود. این افشاگری سرانجام به اجبار صدور “گواهی اصل بودن الماس” برای فروش آن در بازار آزاد انجامید…
دانش و تعهد، سرمایههای ان جی او
مهمترین امتیازهای “نهادهای غیر دولتی” که سرمایهی اصلی این تشکلها را هم میسازد، اطلاعات و دادهها و دانش آنهاست. برقراری تماس با نهادهای مشابه در سراسر جهان، تبادل دادهها و دیدگاهها و هماهنگ کردن فعالیتهای سیاسی این سازمانها با یکدیگر، از جمله کارهای روزمرهی اعضای این گروههاست. برقراری ارتباط با سیاستمداران وقت، نمایندگان اقتصاد و علم در این و آن کشور که در آغاز شکلگیری این نهادها غیرقابل تصور بهنظر میآمد، در حال حاضر یکی از تعیینکنندهترین فعالیتهای سیاسی این تشکلهاست. سون هارملینگ، رییس “گروه بینالمللی حفظ محیط زیست” از نهاد غیردولتی “دیدهبان آلمانی” (Germanwatch) که برای “تعمیق روابط اجتماعی و محیطزیستی بین شمال و جنوب” فعالیت میکند، میگوید که این نهاد لابیگر با برخی از “شرکتها و مراجع اقتصادی جهانی همکاری نزدیک دارد.”
نقش رایزنی
این نهادها همچنین در گفتوگوهای بین نمایندگان کشورهای “کوچک” و شرکتهای بزرگ بینالمللی یا در همایشهای جهانی نقش “رایزنی” را به عهده میگیرند. به گفتهی سون هارملینگ، این کشورها از نظر مالی در شرایطی نیستند که گروه کارشناسی مستقل خود را به اینگونه نشستهای بینالمللی بفرستند. هارملینگ در رابطه با وظایف این نهادها همچنین میگوید: «در برخی موارد ما باید بکوشیم که موضوع مورد نظرمان، در دستورکار این همایشها قرار گیرد. در این صورت، عهدهدار تهیهی متنهای کارشناسانه هم میشویم و در کنفرانسهای متعدد دیدگاههای خود را با دیگران در میان میگذاریم. در نشستهای نهایی اگر قرار باشد به توافقی برسیم، آن وقت میکوشیم آن را به سود هدفها و برنامههای خود تنظیم کنیم.»
بدون نهاد مدنی، هرگز!
بسیاری از کارشناسان بر آنند که روند سیاست جهانی، بدون نهادهای مدنی اصولاً ظرفیت گسترش ندارد. نیک نوتال، که سخنگوی گروه حفظ محیط زیست سازمان ملل است و سالها شاهد طرح موضوعهای نو و ابتکارهای جدید انساندوستانه و عدالتجویانه از سوی این نهادها بوده است، این امر را تأئید میکند. او به عنوان مثال از ابتکارات این گروهها در زمینههای صلح، حفظ محیط زیست، تغییرات جوی و روابط بازرگانی عادلانهی جهانی نمونه میآورد.
از زمانیکه سازمان ملل در سال ۱۹۹۲ نقش رایزنی نهادهای غیردولتی را در این مرجع بینالمللی به رسمیت شناخت، از نظر ساختاری نیز بر اهمیت فعالیتهای این سازمانها افزوده شد: نمایندگان این نهادها، از جمله، میتوانند در تدارک برپایی همایش جهانی آتی سازمان ملل در ریو دو ژانیرو شرکت کنند و از پیش در تنظیم دستور کار کنفرانس سهیم شوند. نیک نوتال میگوید: «باید هم همینطور باشد. ما دیگر در جهانی زندگی نمیکنیم که تنها دولتها در مورد آینده تصمیم بگیرند.»
Leave a Comment