کنشگران داوطلب
هیئتمدیره سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه نامه ایی خطاب به وزیر کار دولت یازدهم نوشتهاند. در این نامه فعالان سندیکایی خطاب به وزیر کار، که خود را بهعنوان عضوی از جامعه کارگری معرفی کرده است، از مشکلات طاقتفرسای زندگی کارگران ایران و حقوق پایمال شده کارگران ایران و آنچه خواستهای حداقلی آنان است سخن گفتهاند و از ایشان خواستهاند که به وظیفه خود برای رفع عادلانه مشکلات کارگران و برقراری و حفظ حقوق بنیادین کار گردن نهد.
متن کامل این نامه که در تارنمای اتحادیه آزاد کارگران ایران منتشر شده است به شرح زیر است:
خدمت جناب آقای ربیعی وزیر محترم کار
با درود
جناب آقای ربیعی، ابتدا ضمن تبریک به حضرت عالی جهت انتخاب شما بهعنوان وزیر کار. قابل ذکر است که ما امضا کنندگان نامه که همگی از کارگران نیشکر هفتتپه هستیم، در سالهای گذشته، تنها به دلیل حق خواهی و تأمین معیشت زندگی دچار مصائب و رنجهای فراوانی شدیم. آن هم در شرکتی که به دلایل مختلفی، مانند سوء مدیریت، افت شدید تولید، فرسودگی کارخانه و پایین بودن تعرفه گمرکی در آستانه تعطیل شدن قرار داشت. و دردا که موارد ذکر شده در مورد اوضاع نامناسب شرکت هیچ ارتباطی با کارگران نداشت. یعنی وجود ناهنجاریهای ذکر شده خارج از حیطه، عملکرد و مسئولیت ما کارگران بود. بلکه موارد ذکر شده تابع دلایل مختلفی بودند که طبیعی است در یک مجموعه دولتی، عامل بحران و مشکلات به گردن نهادهای دولتی است. ولی آن کسانی که تاوان چنین ندانم کاریها وبی لیاقتیها را دادند کارگران بودند. حقوق حقه کارگر با تأخیرها و دشواریهای عدیدهای پرداخت میشد. امنیت شغلی و امنیت روانی کارگران و خانوادهها از بین رفته بود. در تداوم شرایط مذکور، اوضاع به حدی بغرنج شده بود که برای بسیاری تهیه نان خالی هم دشوار شده بود. گرفتن نان قرضی از نانوایی متداول شده بود و سفره کارگران به شدت خالی شده بود. در چنین شرایط غم بار و ناامید کنندهای کارگران به تنها وسیله ممکن (یعنی اعتصاب) جهت بیان اعتراض ناشی از وضعیت به وجود آمده پرداختند. شعار” کارگر هفتتپهایم، گرسنهایم گرسنه” به خوبی شرایط رقتبار کارگران را نشان میداد. همچنین کارگران با مشاهده ضعف و سستی شورای اسلامی کار، با جمعآوری امضا این تشکل نامتجانس با وضعیت کارگران را منحل کردند. شورایی که قرار بود به استیفای حقوق کارگران پردازد عملاً پادوی کارفرما بود و در خدمت کارفرما قرار داشت. در عوض کارگران در یک اقدام جمعی، و بر طبق مقاوله نامهها ۸۷ و۹۸ سازمان جهانی کار که ایران عضو آن است، دست به تأسیس سندیکای خود زدند. اقدامی که نتایج ملموسی برای کارگران به همراه داشت.لازم به گفتن است که همگی ما از اعضای هیئتمدیره سندیکا نیشکر هفتتپه هستیم.
آقای وزیر، مبارزه کارگری مبارزه ایست برای معیشت و رسیدن به یک زندگی شرافتمندانه صورت میگیرد. آن هم در شرایطی که این اوضاع سخت بر ما تحمیل شده بود. چرا که ما خود را در پیدایش این وضعیت گناهکار نمیدانستیم. با اینهمه در اثر پایمردی و ایستادگی کارگران، خوشبختانه دولت مجبور شد که دوباره شرکت نیشکر هفتتپه را یاری کند. در نتیجه شرکت از زیرمجموعه مادر تخصصی وابسته به وزارت جهاد کشاورزی خارج و به وزارت صنایع یعنی به زیرمجموعه سازمان گسترش و نوسازی صنایع منتقل گردید. اما مانند تمامی پدیدههای انسانی، اینچنین پیروزی برای کارگران خالی از تاوان نبود. مسئولین انتقام امتیازاتی را که ناچار شدند به کارگران بدهند، از ما فعالان سندیکائی که منتخب کارگران بودیم، گرفتند. این تاوان را ما شش نفر امضا کننده نامه پرداخت نمودیم. بازداشتهای متعدد، توأم با پروندهسازیهای مختلف، زندان از شش ماه تا یک سال و نیم و اخراج از دو سال و نیم تا سه سال. اینها بخش کوچکی از تاوانی است که ما پرداخت نمودیم. زیستن در زیر فشار و اضطراب، تحمل انواع توهینها و تهمتهای گوناگون آن هم به خاطر اتهاماتی که نخ نما وبی اساس بود. طبیعی است که همسران و فرزندان ما هم به این ترتیب مجازات میشدند و محرومیتهای شدیدتری را باید تحمل میکردند.
آقای وزیر، شما در ابتدای وزارت خویش، اعلام کردید که شما در گذشته کارگر بودهاید و به آن افتخار میکنید. ما میخواهیم یادآوری کنیم که با توجه به نگاه تحقیرآمیزی که در جامعه و دولت نسبت به طبقه کارگر وجود دارد، متأسفانه کارگران در ایران (بهشرط کارگر ماندن) هیچ شانسی جهت وزارت ندارند که هیچ،آنها حتی نمیتوانند شهردار شهرشان هم بشوند. آقای وزیر خودتان بهتر میدانید که مسئولیت فعلی شما هیچ ربطی به کارگر بودن شما در گذشته ندارد، بلکه مربوط به مشاغل بعدیتان است. صرف اعلام اینکه شما قبلاً کارگر بودهاید بالقوه هیچ نفعی برای طبقه کارگر ندارد.
آقای وزیر، کارگران در ایران روزگار سختی را میگذرانند. دشواریهایی مثل، دستمزد پایینتر از خط فقر، عدم وجود تشکل مستقل کارگری که بتواند از زندگی ما کارگران دفاع کند و نداشتن حق اعتصاب و همچنین تأخیرهای طولانی در پرداخت حقوق و دستمزد کارگران، تنها بخش کوچکی از مصائب این طبقه بزرگ بشمار میرود. درحالیکه هر بقالی سر کوچه در وضعیت به هم ریخته اقتصادی، راسا قیمت کالای خود را جهت فروش تعیین میکند، با اینهمه ما کارگران بهعنوان فروشندگان نیروی کار، حق مشارکت در تعیین این یگانه کالایی که برای عرضه داریم را نداریم. بهطوری که حتی در کمیته دستمزد، که ظاهراً تکیه بر سه جانبه گرایی دارد – و بااینکه آن نمایندگان بخش کارگری در این کمیته نمایندگان واقعی کارگران نیستند – باز هم این نماینده دولت است که کنترل را در دست دارد و اضافه دستمزد سالیانه کارگران را تعیین قیمت میکند. در حالی که کارفرمایان در هر شرایطی میتوانند سرمایه خود را از تولید خارج کنند (یعنی اعتصاب کنند) و یا همان طور که سال گذشته دیدیم اجناس خود را در انبارها ن
گه دارند و وارد بازار نکنند، اما کارگر از چنین حقی (اعتصاب) برخوردار نیست. کارگران نیشکر هفتتپه برای گریز از شرایط تحمیلی که توأم بود با گرسنگی که کیان خانوادههایشان را تهدید میکرد، مجبور شدند دست به اعتصاب بزنند. اعتصابی که کاملاً خودجوش و مسالمتآمیز بود. ولی در نهایت آنکسی که تنبیه شد ما بودیم. نه آنانی که زندگی بیش از چهار هزار کارگر را به خطر انداخته بودند. عدم پرداخت و یا حتی تأخیر در پرداخت حقوق و دستمزد کارگران جرمی است نابخشوده، ضد انسانی و ضد اخلاقی. چرا که زندگی، جان و عزت کارگران به خطر میاندازد.
در خاتمه: ما خواستار بازگشت به وضعیت شغلی خود، پرداخت حقوق و بیمه این دورانی را که از کار اخراج بودهایم، هستیم. ما همچنین خواستار آن هستیم که احکام قضائی صادره دربارهی ما باطل اعلام گشته و از ما اعادهی حیثیت شود. چرا که این شرایطی که بر سر ما آمد را ظالمانه و به دور از عدالت میدانیم. مگر ما کارگران چه گناهی کردهایم که چوب بیتدبیریها و تصمیمات غلط دیگران را بخوریم؟ اختیار دست دیگران است و تاوان را ما پس بدهیم؟ ما به دنبال عدالت هستیم. ملاک ما در قضاوت حرفهای زیبا، کلی و مبهم نیست. در زمینه عمل است که این قضاوت شکل میگیرد.
موفق باشید
با آرزوی سربلندی و اعتلای طبقه کارگر
نهم مهرماه ۱۳۹۲
محمد حیدری مهر
قربان علیپور
جلیل احمدی
رضا رخشان
فریدون نیکوفرد
علی نجاتی
اعضای هیئتمدیرهی سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه
Leave a Comment