میهن – مجید سعادت
«خانه سینما در دوران خاتمی متولد شد تا سندیکایی باشد برای استقلال سینماگران در برابر دولت و ایستادگی در برابر سانسور دولتی؛ اما با اینکه ناکام ماند و به نهادی سمبلیک تبدیل شد باز هم دولت نتوانست آن را تحمل کند». این پاسخ محسن مخملباف، نویسنده و کارگردان نامدار سینمای ایران، به پرسش «روزنامه میهن» درباره انحلال خانه سینماست.
مخملباف افزود: «هدف از تأسیس خانه سینما، این بود که نهادی در برابر خودمان درست کنیم و یک حرکت دموکراتیک نظارتی – انتقادی را تجربه کنیم و در عین حال اجازه ندهیم دولت با سانسور دینی و سیاسی به سینما تجاوز کند اما موفق نشدیم و حتی سکوت و مدارای خانه سینما در بسیاری از حوادثی که برای این خانواده پیش آمد نیز دولت را راضی نکرد و جز به انحلال آن راضی نشد».مخملباف تاکید کرد که این رفتار، نشان دهنده «نقطه پایان تحمل حکومت» و «نگاه قمر در عقرب دولت به فرهنگ و هنر» است.
در واکنش به اعلام انحلال خانه سینمای ایران توسط دولت، خانواده سینما تمام قامت در برابر دولت ایستاده اند. بهمن فرمان آرا اعلام کرد که جوایز دریافتی خود از جشنوارههای فیلم فجر را پس می فرستد و کمال تبریزی، رخشان بنی اعتماد، مجید مجیدی، منوچهر محمدی، محمدرضا هنرمند، ابراهیم حاتمیکیا، مجتبی راعی، حسن برزیده، سیدرضا میرکریمی، احمد رضا درویش و علیرضا خمسه هم علیه این اقدام سخن گفته اند. انجمن بازیگران، کانون کارگردانان، شورای عالی تهیهکنندگان، کانون فیلمنامهنویسان، کانون تدوینگران، انجمن فیلمبرداران، انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی، انجمن مدیران تولید، انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند، انجمن مستندسازان، انجمن جلوههای ویژه، انجمن مدیران سالنهای سینما، انجمن فیلم کوتاه، کانون آهنگسازان، انجمن صدای سینمای ایران، انجمن طراحان فیلم، انجمن طراحان فنی و مجریان صحنه، انجمن عکاسان، کانون دستیاران فیلمبردار، کانون مدرسان سینمایی، کانون دستیاران کارگردان و برنامهریزان، انجمن منشیان صحنه، انجمن مدیران تدارکات و انجمن گویندگان هم دیروز به منتقدان پیوسته اند.
به گزارش بی بی سی فارسی، بهمن فرمان آرا، کارگردان سینمای ایران با انتشار بیانیه ای، این اقدام را توهین به سینمای ایران دانست و اعلام کرد که جوایز دریافتی خود از جشنوارههای فیلم فجر را در اعتراض به انحلال خانه سینما پس می فرستد. در این بیانیه آمده است: “وقتی معاونتی که دستور کارش گسترش و حمایت سینما است برای تسویه حساب های شخصی خانه سینما، تنها سنگر تشکل های صنفی را منحل می کند، چیزی که نمی داند این است که هر کجا که ما جمع بشویم، نامش خانه سینما است.”
آقای فرمان آرا معاون سینمایی وزارت ارشاد ایران را به ناآگاهی از “مشکلات اهالی واقعی سینما برای زندگی” متهم کرد. وی از سینماگران خواسته است که همه فیلمهای خود را از جشنواره فجر بیرون بکشند
کمال تبریزی، کارگردان سینما نیز با انتشار نامه ای طعنه آمیز خطاب به وزیر ارشاد نوشت: “شما دشمن اصلی را شناسائی و گریبان او را گرفته اید و قطعا این دشمن اصلی کسی نیست جز سینمای ایران و اهالی فاسق و فاجر آن، لذا تمام اقدامات ارزشمند آن عالیجناب در کشف و انحلال لانه فسادی به نام خانه سینما، عملی ستودنی است.”
آقای تبریزی در ادامه نوشته خود پیشنهاد کرده است که “اهالی سینما را به سه دسته تقسیم کرده، پاره ای را نفی بلد و تبعید، پاره ای را با قهوه قجری به دیار باقی و پاره ای دیگر را در جرائد و نشریات افشا و رسوا نمائید.”
آقای تبریزی در ادامه نامه خود همچنین پیشنهاد “تخریب تعدادی از سالن های سینما، دستور توقیف فیلم های در حال تولید و تخریب و تسطیح قطعه هنرمندان را” به وزیر ارشاد داده است.
او همچنین در بیانیه مشترک دیگری همراه با کارگردانانی شناخته شده ای همچون ابراهیم حاتمی کیا، مجید مجیدی، رضا میرکریمی، احمدرضا درویش و مجتبی راعی به انحلال خانه سینما اعتراض کرده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، آنها در بیانیه خود نوشته اند: “این آب گل آلود شده حاصل طراحی مهندسانی است که با وعده ریل گذاری سینمای آرمانی، ریل قطار شتابان سینما را، بی هراس از واژگونی برچیدند.”
آنها همچنین خطاب به وزیر ارشاد نوشته اند: “آیا سه سال سکانداری سینما نتیجه اش چنین افتخاری است که مقام محترم وزارت فرهنگ در مقابل دیدگان مردم با لحن امنیتی خبر از کشف و ضبط و توقیف خانه ای را بدهد که دو دهه مامن اهالی سینما بوده است؟”
در ادامه این بیانیه خطاب به وزیر ارشاد ایران آمده است: “اشتباه نشسته اید. اینجا عرصه فرهنگ است و این خانه چند روزی میزبان شماست. براستی این ادب مهمانی را از کجا آورده اید؟” آنها از “بزرگان و دلسوزان” کشور خواسته اند که برای این مشکل چاره ای بیندیشند. چهره های امضا کننده این بیانیه از وفاداران به جمهوری اسلامی در ایران شناخته می شوند.
رخشان بنی اعتماد کار گردان سینما نیز در یادداشتی نوشت:
«خانه سینما، فقط یکمکان نیست که به حکمی در آن بسته شود. خانه سینما، برآیند تلاشی طولانی برای رسیدن به مجمعی از تشکلهای صنفی است. خانه سینما، ملکی اجارهای نیست که صاحب ملکی حکم تخلیه آن را بدهد. خانه سینما، خانهای ساختهشده به دست تکتک اهالی خانواده است که مالکیتش نه به سند ششدانگ منگولهدار که متکی به نیروی اندیشه سازندگانش، غیرقابل واگذاری و تخلیه است. به همین جهت بسته شدن خانه سینما را امر غیرممکن بدانید که اگر ساختمان شماره یک خیابان سمنان و ساختمان شماره دو خیابان وصال حکم به قفل بگیرد، خانه ما در اتحاد اهالی خانواده سینما پا برجاست، حتی اگر موقتا مکانی برای گردهم آمدن نداشته باشیم، هیچ مصوبهای، یارای قفل زدن بر باور ما، به پابرجایی خانواده سینما را ندارد.
وزیر فرهنگ و ارشاد ایران در گفت و گو با برنامه تلویزیونی هفت گفت که از نظر او کار خانه سینما تمام شده است.
محمد حسینی در این برنامه گفت: “پیش از این، ما بارها به آنها اعلام کردیم که اساسنامه در شورای فرهنگ عمومی مورد تایید نیست، حتی اعلام کردیم بیایید اساسنامه را اصلاح کنید ولی آنها قبول نکردند.”
جواد شمقدری، معاونت امور سینمائی وزارت ارشاد هم در این برنامه گفت: “واقعیت این است که در اساسنامه سال ۸۷ که توسط رضا میرکریمی امضا شده، دو بند اعتقاد به قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی حذف شده در حالیکه اگر اساسنامه سال ۸۳ ملاک بود این مشکلات بوجود نمی آمد.”
آقای شمقدری تصمیم وزیر ارشاد را یک تصمیم “انقلابی و قانونی” توصیف کرد و گفت: “امروز باید برای شرایط جدید گفت و گو کرد.”
اما احمدرضا درویش، کارگردان سینما در ادامه برنامه بر روی خط آمد و به سخنان وزیر ارشاد و معاونت سینمائی وی پاسخ داد: “وزیر محترم ارشاد در تلویزیون ادعاهایی را مطرح کردند که هیچکدام وجاهت قانونی ندارد. اینکه بحث التزام به قانون اساسی و همچنین به نام خدا از اساسنامه حذف شده درست نیست.”
آقای درویش گفت: “من تعجب می کنم که حسینی چگونه به خود اجازه می دهد بدون پشتوانه استدلالی اینگونه حرفها را علیه خانه سینما بزند”.وی افزود که بر اساس اساسنامه خانه سینما، بالاترین مرجع تصمیم گیری در مورد این نهاد، مجمع عمومی آن و بعد قوه قضائیه است و در حال حاضر قوه قضائیه باید به مشکلات خانه سینما رسیدگی کند.
احمد توکلی نماینده اصولگرای مجلس و از منتقدان دولت محمود احمدی نژاد احتمال داد که “قصد دارند خانه سینما به دست وزیر ارشاد منحل شود و سپس رئیس جمهور به شکل ناجی وارد صحنه شود و در راستای مقاصد انتخاباتی خود ابقای خانه سینما را اعلام کند.” به گفته وی، انحلال خانه سینما ممکن است از برنامه های ‘جریان انحرافی’ باشد.
او تأکید کرد که انحلال خانه سینما نیازمند حکم دادگاه است نه اراده وزارت ارشاد و افزود: “هیچ گاه یک دولت عاقل با قشری که نیاز مهم جامعه را تأمین می کند، اینچنین برخورد نمی کند”.
به گزارش ندای سبز آزادی، سابقه دشمنی دولت با خانه سینما به آغاز به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد به عنوان رییسجمهور باز میگردد و تأسیس خانه سینما ریشه در وزارت ارشاد زمان محمد خاتمی دارد.
سال ۱۳۶۸ ضرورت تاسیس این نهاد صنفی از سوی مدیران وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشخیص داده و بر همین اساس مسئولیت فراخوان صنوف سینمایی، تدوین اساسنامه و آئیننامههای داخلی بر عهده تعدادی از هنرمندان به عنوان هیئت مدیره اولیه گذاشته شد.
طی قریب چهار سال فعالیت غیررسمی خانه سینما که به جذب و فراخوان اصناف سینمایی گذشت، مکان مشخصی برای فعالیت خانه سینما وجود نداشت و بسیاری از جلسات هیئت مدیره انتصابی در محل بنیاد سینمایی فارابی تشکیل و تدوین و تنظیم اساسنامه به گروهی کارشناس واگذار شد.
سرانجام پس از راهاندازی و عضویت نزدیک به بیست انجمن و کانون در خانه سینما، مقدمات آغاز فعالیت رسمی آن فراهم و بر همین اساس در مهرماه ۱۳۷۲ فعالیت رسمی خانه سینما با ثبت آن در ادارۀ ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری تهران شروع شد.
طی ده دوره فعالیت هیئت مدیرههای انتخابی، اساسنامه خانه سینما به فراخور نیازهای صنفی دستخوش تغییرات ساختاری شد اما به لحاظ ماهیت، اساسنامه نسبت به اهداف اولیه وفادار ماند.
آنچه در اساسنامه خانه سینما به عنوان اهداف اصلی جامعه اصناف سینمای ایران آمده است به این شرح است: حفظ و صیانت از حقوق مادی و معنوی دستاندرکاران سینما، ایجاد امنیت شغلی و تامین اجتماعی، ارتقای سطح آموزشی و مهارت حرفهای دست اندرکاران سینمای جمهوری اسلامی ایران.
فعالیت این انجمن که روز به روز بر اعضای آن افزوده میشد با استقبال اهالی سینما و رسانههای فرهنگی مواجه میشد. به گونهای که بزرگترین «جشن سینمای ایران» که توسط این خانه برگزار میشود، به بزرگترین رویداد فرهنگی هنری غیردولتی تبدیل شده است.
این گزارش می افزاید: دولت محمود احمدینژاد از همان روزهای اول روی خوشی به این نهاد صنفی نشان نداد و طبیعی بود که روحیه دیکتاتوری دولتمردان احمدینژاد با رفتار باز و نسبتا آزادمنشانه خانه سینما نسازد.
اما تا قبل از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ تهدیدهایی که متوجه خانه سینما بود، آنچنان خطرناک حس نمیشد. ولی حمایت قاطه هنرمندان به ویژه هنرمندان سینما از کاندیداتوری میرحسین موسوی زنگ خطر را برای حکومت به صدا در آورد.
پس از انتخابات نیز، علیرضا سجادپور دبیر هیات اسلامی هنرمندان از خانه سینما به دلیل سکوت درباره حوادث پس از انتخابات در نامهای شدیداللحن انتقاد کرد.
در این شرایط، علاوه بر دولت، دیگر مقامات حاکم هم متوجه شدند که نه تنها زمام امور هنرمندان را در اختیار ندارند، بلکه هیچ جایگاهی هم نزد آنان ندارند.
به گزارش ندای سبز آزادی، در پی شکایت وزارت ارشاد از خانه سینما مبنی بر غیرقانونی بودن این نهاد صنفی سینمایی، چهار صنف جامعه اصناف سینمایی ایران، مشارکت اهالی سینما در هیأتهای انتخاب و داوری جشنواره فیلم فجر را مشروط به «رفع مشکلات پیشآمده قضایی از سوی معاونت سینمایی وزارت ارشاد» دانستند.
کانون تدوینگران سینمای ایران، انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند ایران، انجمن فیلمبرداران سینمای ایران و کانون آهنگسازان سینمای ایران در این بیانیه مشترک نوشته اند که محمد خزاعی، دبیر جشنواره سیام فجر در حالی از اصناف سینمایی برای مشارکت در برگزاری این جشنواره درخواست کمک کرده است که «مقامات بالاتر» از دبیر جشنواره، برای تعطیل کردن خانه سینما شکایت کردهاند و شکایت آنها مراحل خود را طی میکند.
اما رسانههای حکومتی در برابر این اقدام اصناف سینمایی ایران ساکت ننشتند.
روزنامه کیهان در یادداشتی نوشت: «اخیرا تعدادی از اصناف خانه سینما با مدیریت طیف سیاسی کار حاکم بر این مجموعه به ظاهر صنفی، بحث تحریم جشنواره فیلم فجر را مطرح کردهاند؛ بحثی که به نظر میرسد بیش از آنکه نشأت گرفته از یک خواست حقیقی و عقیده باطنی باشد، آبشخورش یک مانور تبلیغاتی و یک بلوف سیاسی است!»
این روزنامه نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی ادامه داد: «قضیه از این قرار است که دوستان ما در خانه سینما اساسا سوراخ دعا را گم کردهاند، گرچه وردی به دست آوردهاند! اینها همان کسانی هستند که همقطارانشان طی سالهای گذشته بحثهای مشابهی همچون تحریم نمایشگاه کتاب و سایر تحریمها را مطرح کردهاند و میکنند، اما در کمال تعجب، خودشان اولین کسانی هستند که در همین برنامهها حضور همه جانبه و یکپارچه دارند! مدیران خانه سینما در پی تحریم و احیانا و مسلما تعطیلی جشنواره فیلم فجر هستند؟! خدا را شکر که دم خروس از حواشی قضیه آشکار شد و مدیریت خانه سینما با این رفتارش نشان داد برای سینمای ایران و البته نماد و جشن یگانه و خاطرهانگیزش که همان جشنواره فیلم فجر شد هیچ ارزشی قائل نیست و حتی میتواند به خود این اجازه را بدهد که جشنواره فیلم فجر را با همه بار تاریخی، تجربی و هنریش به پای مقاصد و اغراض سیاسی و شخصی خود قربانی کند!»
خبرگزاری فارس هم گزارشها و خبرهای زیادی را علیه خانه سینما و اصناف سینمایی منتشر کرد. همچنین یادداشتی را با عنوان «اینجا خانه سینماست، صدای بیبیسی فارسی!» روی خروجی خود قرار داد و توهینهای بسیاری را نثار سینماگران مستقل ایران کرد.
چندی پیش، احمد مسجدجامعی، وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی در سرمقاله روزنامه شرق نوشت: «خانه سینما نهادی قانونی است که قریب ربع قرن سابقه دارد و زمینهساز شکلگیری سایر تشکلهای فرهنگی و هنری از جمله خانه هنرمندان، خانه تئاتر، خانه موسیقی، خانه شاعران، انجمن هنرمندان نقاشی، انجمن هنرمندان گرافیک و نظایر آن بوده است.»
وی تأکید کرد: «خانهسینما» از جنس «اداره کل» نیست که مدیر آن منصوب شود و اعضای آن گوش به فرمان مدیران بالادستی باشند. اگر مجریان انتظاری چنین از نهادهای صنفی فراگیر داشته باشند، خطاست. واقعیت آن است که اینگونه نهادها ارزیابیکننده و نشاندهنده توان و ظرفیت مدیران اجرایی هم هستند و عملکردهای اشتباه آنان را گوشزد و اصلاح میکنند. این اتفاق تازهای نیست؛ «خانه سینما» در همه دورهها با چنین رویکردی فعالیت کرده است و انتقادهایی به مدیریتهای فرهنگی و سینمایی کشور داشته است.
و سرانجام با انتشار خبر انحلال خانه سینما، عطاءالله مهاجرانی، نخستین وزیر ارشاد دولت اصلاحات نوشت: «معمولا رسم بر این بود که معاونت حقوقی ریاست جمهوری در مسایلی از این دست دخالت می کرد و به بررسی موضوع می پرداخت. نهایتا در چنین مواردی رییس جمهور نظر خودش را اعلام می کرد و یا اگر هیچ راه و چاره ای نبود به تصمیم محکمه قضایی گردن می نهادند. به گمانم همین تصمیم انحلال خانه سینما توسط وزیر ارشاد، از آن شعر هایی است که وزارت ارشاد و دولت و رییس جمهور در قافیه اش خواهند ماند».
وی افزود: «تمامی سینماگرانی که بیانیه اعتراض را امضا کرده اند ، همه ان ها سواد و استعدادشان از وزیر بیشتر و دلبستگی شان به انقلاب و سربلندی ملت ایران از ایشان کمتر نیست اگر اندکی اندیشه و تامل و سلیقه وجود داشت، این تصمیم سیاسی انحلال گرفته نمی شد و سند تازه ای به نام دولت مهرورزی ثبت نمی شد».
Leave a Comment