خشايار ديهيمي در نشست خبري «زن و شهروندي»:
با جامعه مدني قهر نكنيم، در خود بسته نمانيم
نشست خبري «زن و شهروندي» با حضور خشايار ديهيمي و جمعي از بانوان انجمن زنان پژوهشگر تاريخ، صبح چهارشنبه اول آذر ماه برگزار شد. در اين نشست خبري، خشايار ديهيمي به مباحثي از قبيل مفهوم شهروندي، زن و شهروندي، لزوم شناخت زنان تاريخساز جهان و مسائلي از اين دست پرداخت، و شهروند را انساني بينام و بيجنسيت دانست كه داراي حقوق و تكليف بوده و در مواقع لزوم بايد از سوي ساير شهروندان حمايت شود و كسي كه به تكاليف عمل نكند، از حقوق نيز برخوردار نخواهد بود. وي در حالي كه زندگي در جامعه مدني را مستلزم موضع فعال شهروندان حتي به شكل نفي و نقد دانست، اين موضع را فرصتي براي ارتقاي سطح آگاهي افراد معرفي كرد و گفت: «نميشود كه با جامعه مدني قهر كرد. بايد فعال بود و به هنگام ناحق از حقوق يكديگر دفاع كرد. در غير اين صورت از شهروندي چيزي نياموختهايم.»
تصويب مهم است، نظارت مهمتر
ديهيمي در ادامه سخنان خود، تصويب يك قانون و نظارت بر اجراي آن پس از تصويب را دو مقوله جدا و متفاوت دانست. به عقيده وي زنان ايراني 8 سال زودتر از زنان سويسي حق راي به دست آوردند اما نحوه اجراي آن در دو كشور بسيار متفاوت بود. در سويس، قانون پس از تصويب، به راستي تصويب شد و نظارت بر اجراي آن به طور مستمر ادامه يافت به اين معنا كه پيگيري و تلاش در جهت تحقق واقعي آن مهمتر از تصويب خود قانون بود، اما در ايران عملا چنين اتفاقي نيفتاد. وي در قبال مسالهيي به نام «تبعيض مثبت» به معناي جبران مافات و كمكاريهايي كه در گذشته در حق اقشار خاص مانند زنان روا شده، موضعي مخالف از خود ابراز داشت و گفت: «اين موضوع سدي است در برابر توانمندسازي انسان و در دراز مدت به عادتي منفي در ذهن افراد تبديل ميشود كه اگر زماني تحت ستم بودهاند، اكنون در مقابل آن بدون هيچ تلاشي امتياز مضاعف بگيرند، كه البته امتياز نيست، تباه كردن انسانهاست.»
كنش بيش از آگاهي، نتيجه منفي دارد
ديهيمي جمعيت زنان ايران را جمعيتي فعال و پرانرژي دانست، اما از هدايت نشدن اين انرژي در مسير صحيح خود ابراز تاسف كرد و در حالي كه اين فعاليتها را با شعار و هيجان و احساسات آميخته ميدانست نه با تفكر و انديشه، گفت: «اين همه انجمن، اين همه سال تلاش و اين همه خانم باسواد داريم، اما هنوز حتي يكي از كتابهاي مري ولفتونكرافت و امثال او كه از بنيانگذاران حقوق زن در جهان هستند، در ايران ترجمه نشده.»وي سپس با اشاره به اينكه بسته ماندن در خود و روي خوش نشان ندادن به تجربيات ديگران صحيح نيست، از صفر آغاز كردن و كج راهه رفتن را از عواقب فقدان شناخت و استفاده از تاريخ جهان دانست و افزود: «صدها كتاب درباره زنان و شهروندي وجود دارد كه لازم است خوانده شود، حتي با نگاه نقادانه. فعاليت جمعيت زنان جامعه ما چندان نتيجهبخش نيست چراكه كنشي بيش از ميزان آگاهي خود دارند و عوارض منفي با خود به همراه ميآورند.»بحث و مطالعه، تسليم نبودن محض، نگاه كنجكاو و جستوجوگر و در وهله اول كسب آگاهي از جمله راهكارهايي بود كه ديهيمي براي ثمربخشي به فعاليتها از آنها نام برد.
هر رمان، يك بار زندگي، بينهايت تجربه
ديهيمي، كسب وجهه و استفاده از الفاظ بزرگ را آفتي دانست كه جامعه ما به آن دچار شده و در اين باره گفت: «چرا فكر ميكنيم براي فلسفه بايد هگل و كانت را شناخت و مو به مو تبعيت كرد؟ هگل به چه درد زندگي ما ميخورد هنگامي كه از امور واقعي و روزمره اجتماع خود بيخبر باشيم؟»به عقيده وي با خواندن هر رمان ميتوان يك بار زندگي كرد و بينهايت آموخت چنان كه به زعم وي، آنچه در رمان «آناكارنينا» به سادگي درباره زن درك ميشود، در هيچ كتاب و مبحث فيلسوفانه ديگري قابل دستيابي نيست. اما متاسفانه پاي شناخت زن كه به ميان ميرسد همه به خواندن جنس دوم سيمون دوبوآر روي ميآورند. در صورتي كه اين كتاب را بايد پس از به دست آوردن شناخت نسبي درباره زن مطالعه كرد يا حداقل ابتدا رمانهاي اين نويسنده را خواند. ديهيمي در پايان، زمان را هرگز براي كسب آگاهي و به كاربردن و انتقال آن دير ندانست و گفت: «آگاهي را كسب كنيد، فرصت ابراز خود به خود به دست ميآيد.»
پیوند این مطلب در تارنمای روزنامه اعتماد
Leave a Comment